وبلاگ من

وبلاگ من

مسائل مختلف
وبلاگ من

وبلاگ من

مسائل مختلف

یا مهدی

اگر دل هایمان تاریک و ظلمانی نمی گردید
امامت هم عیان می گشت و پنهانی نمی گردید
به قدر تشنگی ، گر تشنه ی امر فرج بودیم
خدا داند فرج این گونه طولانی نمی گردید

امام زمان (عج)


شیعیان خواب بس است برخیزید

هجر ارباب بس از برخیزید

یادمان رفته که عهدی هم هست

یادمان رفته که مهدی هم هست

چه روزها که یک به یک غروب شد ، نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد ، نیامدی
خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد ، نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
ولی برای عده ای ، چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره صبح ، ظهر ، نه غروب شد ، نیامدی

اللهم عجل لولیک الفرج

مژده دادند ظهورت که بسی نزدیک است


مژده دادند ظهورت که بسی نزدیک است
از گنهکاری ما بوده اگر دور افتاد
از علامات ظهورت خبری آمده است
که از آن در دل ما پرتوی از نور افتاد

خدایا سرده این پایین !


خدایا سرده این پایین

از اون بالا تماشا کن

اگه میشه فقط گاهی

خودت قلب منو « ها » کن

خدایا سرده این پایین

ببین دستامو می لرزه

دیگه حتی همه دنیا

به این دوری نمی ارزه

تو اون بالا من این پایین

دوتایی مون چرا تنها ؟

اگه لیلا دلش گیره

بگو مجنون چرا تنها ؟ !!!

بگو گاهی که دلتنگم

از اون بالا تو می بینی

بگو گاهی که غمگینم

تو هم دلتنگ و غمگینی

خدایا ... من دلم قرصه !

کسی غیر از تو با من نیست

خیالت از زمین راحت

که حتی روز ، روشن نیست

کسی اینجا حواسش نیست

که دنیا زیر چشماته

یه عمره یادمون رفته

زمین ، دارِ مکافاته!!!

فراموشم میشه گاهی

که این پایین چه ها کردم

که روزی باید از اینجا

بازم پیش تو برگردم

خدایا ... وقت برگشتن

یه کم با من مدارا کن

شنیدم گرمه آغوشت

اگه میشه منم جا کن